جدول جو
جدول جو

معنی علائی شیرازی - جستجوی لغت در جدول جو

علائی شیرازی
(عَ)
ابن محیی الدین (محب) شیرازی شریف. او راست: دستورالوزراء به ترکی، که آن را برای وزیر مصطفی، وزیر سلطان سلیم ثانی در 966 هجری قمری تألیف کرده است. و نتیجهالسلوک به ترکی، که ترجمه ای است از التبر المسبوک فی نصائح الملوک غزالی، و آن رابنام سنان بک از اتباع بایزید بن سلطان سلیمان خان ترجمه کرده است. و کتاب مصباح التعدیل فی کشف انوار التنزیل که در 945 از آن فارغ شده است. (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَلْ لا مَ)
محمود بن مسعود بن مصلح فارسی شیرازی کازرونی، ملقب به قطب الدین و مکنی به ابوالثناء. رجوع به قطب الدین و ابوالثناء شود. و نیز رجوع به ریحانه الادب ج 3 ص 308 و هدیه الاحباب ص 219 و طبقات الشافعیه ج 6 ص 248 و روضات الجنات ص 532 و قاموس الاعلام ج 4 ص 2896 و ج 5 ص 3673 شود
لغت نامه دهخدا
(یِ)
میرزا محمد شیرازی متخلص به عالی و ملقب به نعمت خان و بعد به دانشمندخان. یکی از شعرای قرن 12 هجری و معاصر سلطان اورنگ زیب و پسر او بهادر شاه بوده است. او به امر محمدبهادر شاه شاهنامه را در احوال وی بنظم درآورد که در ابتداء آن پنج رباعی سروده است. حاوی تاریخ وفات اورنگ زیب و مدت سلطنت و عمر وی. نعمت خان در تاریخ 1120 درگذشت. و او راست اشعار بسیار و دیوان و رسائلی چند مانند: نعمت عظمی، جنگنامه، حسن و عشق، و دو نامۀ محاصرۀ حیدرآباد و غیره. (الذریعه ج 9 ص 677)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ شی)
ابن احمد بن محمد شیرازی مکی. ملقب به علاءالدین. فقیه و اصولی و نحوی و منطقی و صوفی و مفسر بود. بسال 788 ه. ق. در بغداد متولد شد و در 861 هجری قمری در مکه درگذشت. او راست: 1- تفسیرالقرآن. 2- شرح بر الحاوی. (ازمعجم المؤلفین از الضوء اللامع سخاوی ج 5 ص 189)
ابن قاسم بن نعمه الله ظهیرالدین شیرازی. وی در مکه متولد شد و در سال 1051 هجری قمری در هند درگذشت. او را اشعاری است که صاحب سلافهالعصر آن را نقل کرده است. (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 760 از سلافهالعصر ص 172 و 182)
لغت نامه دهخدا